پس از تشکیل رژیم صهیونیستی در فلسطین ، لبنان وارد مرحله‌ی جدیدی شد؛  مهم ترین رویدادهای این مرحله عبارتند از:
 
الف - آغاز دوره نفوذ سیاسی آمریکا در لبنان: نفوذ سیاسی آمریکا در لبنان از سال ۱۹۴۵ شروع شد. پس از بحران سال ۱۹۴۵، توافق شد تا فرانسه و بریتانیا لبنان را تخلیه کنند که این امر در سال ۱۹۴۶ تحقق یافت. لبنان در دوره ریاست جمهوری بشارة الخوری که شاهد انفجار نزاع عربی اسرائیلی در مرزهای این کشور بود، نیروهای قیمومیت از لبنان خارج شدند و استقلال تحقق یافت. این در زمانی بود که سازمان ملل قطعنامه خود را مبنی بر تقسیم فلسطین به دو کشور فلسطینی و یهودی اعلام کرد.
 
در دوره رئیس جمهور بشارة الخوری، بنیانگذار حزب ملی "انتوان سعاده" به اتهام تلاش برای کودتا اعدام شد. ملی گراها در پاسخ به این کار، ریاض الصلح نخست وزیر را در اردن ترور کردند. لبنان به رغم مداخله در جنگ اعراب و اسرائیل در سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۴۹، از نظر اقتصادی در وضعیت مناسبی بود. سرانجام بشاره الخوری رئیس جمهور لبنان به سبب سستی در وظایف خود در سال ۱۹۵۲ ناچار به استعفا شد و کمیل شمعون به ریاست جمهوری رسید و تا سال ۱۹۵۸ در این سمت باقی ماند. در دوره کمیل شمعون، منطقه به دو جناح تقسیم شده بود. یک جناح طرفدار پیمان بغداد شد که آمریکا آن را حمایت می کرد و جناح دیگر را جمال عبدالناصر حمایت می کرد. که یکپارچگی با سوریه را بر پا کرد و جمهوری عربی متحد را پدید آورد.
 
لبنانی‌ها نیز به نوبه خود به دو طیف موافق و مخالف تقسیم شدند و حوادثی پدید آمد تا آب و رنگ طایفه ای و خونین به خود بگیرد. در دوره ریاست جمهوری کمیل شمعون (از ۱۹۵۲ تا ۱۹۵۸) لبنان به یکی از اقمار فعال آمریکا و دوستان نزدیک اسرائیل و رژیم شاه و از کاندیداهای مشارکت در پیمان بغداد تبدیل شد. وی به سبب اعطای امتیازات بیشتر به مارونی ها با اعتراض مخالفان رو به رو شد و همین مسئله به جنگ داخلی انجامید . در شورش سال ۱۹۵۸ لبنان نیز، به درخواست کمیل شمعون، تفنگداران دریایی آمریکا در بیروت پیاده شدند و غائله با به قدرت رسیدن فواد شهاب، فرمانده مارونی ارتش لبنان خاتمه یافت.
 
فواد شهاب به دلیل این که در جنگ داخلی لبنان وارد نشد و وحدت و یکپارچگی ارتش لبنان را حفظ کرده بود از نظر مردم یک کاندیدای ملی و وحدت بخش برای جانشین کمیل شمعون بود.
 
فواد شهاب پس از انتخاب به سمت ریاست جمهوری، در مرزهای سوریه لبنان با عبدالناصر رئیس جمهور مصر ملاقات کرد. در پی آن اوضاع آرام و با ثبار گردید و راه برای سیاست های دوره رشد اقتصادی و اجتماعی که دوره فوأد شهاب به آن معروف گردید، باز شد. فواد شهاب رئیس جمهور لبنان در سپتامبر ۱۹۵۸، طرح آینده نگرانها را که هدف آن تقویت و تثبیت این کشور ضعیف و تفکیک شده بود، ارا داد. شهاب تلاش داشت تا دولتی قدرتمند و مؤثر را بر پا دارد که قدرت حاکمیت خود را بر سراسر قلمرو جغرافیایی بگستراند و بر همه امور کشور نظارت داشته باشد.  از این رو دوره نفوذ حاکمیت رکن دوم ارتش لبنان بر اغل امور سیاسی - نظامی لبنان آغاز گردید و در کنار نفوذ کهن و سنتی فرانس نفوذ آمریکا در لبنان و سیستم ها و مؤسسات آن به ویژه ارتش، رش فزاینده ای پیدا کرد.
 
ب- ظهور حزب و فرقه گرایی سیاسی: یکی از مسائل دیگری که در این دوره به تبعیت از فرقه گرایی وظایفه گرا سیاسی چهره زشت خود را در لبنان به نمایش گذارد نقش و جایگاه احزا سیاسی لبنان در این دوره بود. امام موسی صدر بر این باور بود که: احزاب سیاسی در همین جامعه پرورش پیدا کرده و به بررسیه جدید تبدیل شده اند که به سبب پیچیدگی‌های موجود در جامع به ناچار از همان روش ها و ابزارهای مورد استفاده فئودالها به می گیرند و برای پیشبرد اهداف خود با دشمنان و حتی با شیطان پیمان می شوند تا به موفقیت برسند و با فئودال ها متحد میش تا در مجلس نماینده شوند و...»
 
همچنین امام موسی صدر با اشاره به تأثیر وقایع منطقه ای و بین المللی در تقویت اختلافات میان لبنانیان و تبدیل شدن احزاب به آلت دست بیگانگان و ابزاری برای پیشبرد طرح‌ها و توطئه‌های آنان بر ضد لبنان می افزاید: «چنین اوضاع اجتماعی خاص و استثنایی نفوذ به درون لبنان برای تمامی زیاده خواهان بیگانه را امری آسان کرد و جامعة لبنان به عرصه نبرد میان اعراب و غیر اعراب تبدیل گردید. دولت لبنان در بعد مادی از این نبرد بهره برد، اما بهای سنگین آن را به یکباره در وقایع اخیر پرداخت.»

رویدادها و وقایع لبنان در اواخر دهه پنجاه میلادی، با رویدادهای دیگری برای شیعیان این کشور همراه شد. اولین آن رحلت رهبر و مرجع شیعیان لبنان امام سید عبدالحسین شرف الدین و دومین آن مهاجرت امام موسی صدر از ایران به لبنان برای جانشینی مرحوم امام سید عبدالحسین شرف الدین بود.
 
رحلت امام سید عبدالحسین شرف الدین در اواخر سال ۱۹۵۷ خلأ بزرگی را در بعد علمی و دینی در میان شیعیان ایجاد کرده بود و با توجه به اهمیت جایگاه مرجعیت و موقعیت روبه رشد شیعیان، امام موسی صدر که در سال ۱۹۵۵ مدت زمانی به لبنان سفر و در شهر صور اقامت گزیده بود با توجه به ویژگی های بسیارش برای رهبری شیعیان لبنان از سوی فرزندان مرحوم امام سید عبدالحسین شرف الدین و علمای روحانیون لبنان به جانشینی ایشان دعوت شد و از سال ۱۹۵۹ فعالیت خود را در شهر صور آغاز کرد.
ادامه دارد..
 
منبع: تاریخچه‌ی سیاسی لبنان، مجید صفاتاج، صص59-56، ناشر: آفاق رمشن بیداری، تهران، چاپ اول، 1396